محل تبلیغات شما

داستان کوتاه

نوشابه مشکی

وقتی راهنمایی بودم فاصله ی خونه تا مدرسه رو با دو بار تاکسی سوار شدن طی میکردم . یک بار رفت و یک بار دیگه برگشت ،  یک مقداری از مسیر رو هم پیاده میرفتم . پول توجیبی ای که هر سال  پدرم بهم میداد با توجه به نرخ کرایه ی تاکسی همون سال بود . مثلاً سال اول راهنمایی که کرایه ی تاکسی  بیست و پنج تومن بود ، پدرم کرایه رفت و برگشت رو بهم می داد و یه پنجاه تومنی هم اضافه تر می داد که یه چیزی بخورم . یادم هست سال سوم راهنمایی که بودم کرایه ی تاکسی اون سال پنجاه تومن بود ، بابام هم دویست تومن بهم می داد که صد تومن کرایه بدم و صد تومن هم داشته باشم که یه چیزی بخورم .

اون سال یه دوستی داشتم که خونه شون دو تا کوچه با خونه ی ما فاصله داشت .اکثراً موقع برگشت از مدرسه توی ایستگاه تاکسی هم رو می دیدم و با هم سوار تاکسی می شدیم و می رفتیم خونه . توی تاکسی کلی با هم گپ می زدیم و بعد در نهایت . . . . 

چمن مصنوعی - رضا پورشریف

بی خوابی - صبا مرادی

رنجيده بود - صبا ایزددوست

تاکسی ,هم ,سال ,تومن ,ی ,کرایه ,کرایه ی ,ی تاکسی ,می داد ,راهنمایی که ,تومن بود

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

درسی